گاه هدایت خدا در موجی آشکار می شود- سرگذشت کت استیونس

 

شبکه پرمخاطب «CBS» آمریکا در گفت‌وگو و گزارشی، روند تحولات روحی «یوسف اسلام»، ستاره موسیقی جهان، را نمایان کرده است.

                             یوسف اسلام


به گزارش سرویس بین‌الملل «بازتاب»، «یوسف اسلام» که زمانی هنرمندی رکورددار به شمار می‌رفت، در اوج دوران محبوبیت خود، از این کار کناره‌گیری کرد.

ترانه‌های او در دهه 1970، حدود شصت میلیون آلبوم فروش داشت اما پس از گرویدن به اسلام در سال 1977 و انتخاب یک نام جدید، این خواننده فاصله زیادی از کار سابقش گرفت. او امسال نخستین آلبوم خود پس از سه دهه را با نام «یک جام دیگر» منتشر کرد... .

اوایل یکی از دوست‌دخترهایش به او گفته بود که چشمانت مانند گربه است. او از این حرف خوشش آمد و در هجده سالگی «کت استیونس» اولین آلبومش را منتشر کرد و به سرعت در تمام اروپا مشهور شد. ولی ناگهان متبلا به بیماری کشنده سل شد که دنیای موسیقی و فعالیت‌هایش را برایش بی‌معنی کرد... .

این تجربه نزدیک به مرگ، باعث انفجار خلاقیت در او شد. وی در حال بهبود، بیش از چهل ترانه نوشت و همین ترانه‌ها بود که جایگاه او را در تاریخ موسیقی تثبیت کرد. سرنوشت او با شهرت پیوند زده شده بود و یا این‌گونه به نظر می‌رسید، اما در سال 1975 و هنگام شنا در ساحل مالیبو کالیفرنیا، یک رویارویی دیگر با مرگ، سرنوشت واقعی او را نشان داد.

اسلام می‌گوید: «من تصمیم گرفتم به شنا بروم. هیچ کس هم به من نگفت که الان زمان خوبی برای شنا نیست. من به وسط دریا رفتم و احساس بسیار خوبی داشتم و سپس تصمیم به بازگشت گرفتم. اما ناگهان متوجه شدم که نمی‌توانم، موج‌ها به سمت من می‌آمدند و من اصلا به ساحل نزدیک نمی‌شدم. ناگهان احساس کردم مثل سنگ شده‌ام. به نظرم رسید که شاید کار خدا باشد. گفتم: خدایا! اگر مرا نجات دهی، از این پس برای تو کار خواهم کرد. بی هیچ تردیدی این حرف را می‌زدم و می‌دانستم قدرتی وجود دارد که به من کمک خواهد کرد و در همان زمان، موج کوچکی از پشت من آمد، موجی کوچک؛ نه خیلی بزرگ. اما این همان لحظه معجزه بود. انرژی خود را به دست آوردم و توانستم شنا کنم. به خشکی رسیده بودم. زنده بودم. اما بعد چه؟».

پس از آن معجزه، اسلام سعی کرد دینی را بیابد که مناسب با احوالش باشد. او با «بودیسم» شروع کرد. تائو، ستاره‌شناسی و حتی طالع‌بینی! اما زمانی که برادرش یک نسخه از قرآن را به او داد، مردی که به دنبال یافتن پاسخ بود، سرانجام آن را یافت... .

این پرسش زمانی پاسخ داده شد که او در نوامبر 1979 با نام «کت استیونس» در استادیوم و مبلی روی سن رفت و با نام «یوسف اسلام» بیرون آمد... .
او در همان سال با «فوازی علی»، یک مسلمان معتقد ازدواج کرد و هم‌اکنون دارای پنج فرزند است. اسلام زندگی خود را به آرامی تا سال 1989 ادامه داد.

در آن سال، آیت‌الله روح‌الله خمینی فتوایی را صادر کرد که در آن حکم مرگ سلمان رشدی، یک نویسنده انگلیسی را به خاطر ناسزاگویی به پیامبر اسلام(ص) در کتاب خود «آیات شیطانی»، صادر کرد.
اسلام به عنوان مشهورترین مسلمان انگلیس مورد سؤال قرار گرفت ولی او پاسخی داد که همه گونه برداشتی از آن ‌شد.

او گفت: «سلمان رشدی یا هر نویسنده دیگری که به پیامبر اهانت کند، طبق قوانین اسلام، مجازات او مرگ است. این یک عامل بازدارنده است تا دیگران این اشتباه را انجام ندهند...

برای دیدن متن کامل اینجا را کلیک کنید

بسیج مدرسه عشق

در ایامی که بتازگی هفته بسیج را پشت سر گذاشته ایم آشنایی با یک بسیجی نمونه بی مناسبت نمی نماید.

       مهندس "محمد صادق قائمی"از دانش آموختگان‌مدرسه عشق یابسیج است که اکنون به‌عنوان یکی از مدیران پر تلاش استان مرکزی درسنگر فرهنگی فعالیت می‌کند.

صادق تازه پشت لب سیاه کرده بود که از طریق یکی از پایگاههای بسیج اراک وارد مدرسه عشق شد و در کوتاه زمان به‌عنوان عضو فعال این نهاد شناخته شد.

بسیج-کانون بسیج شهدای بوستان

او در سال ‪ ۱۳۴۹‬در شهر آبادان چشم به جهان گشود، تحصیلات خود را تا سال سوم ابتدایی در آبادان گذراند و پس از آن به همراه خانواده به‌اراک عزیمت کرد.

صادق بقیه دوران تحصیلی خود را تا دیپلم دراراک سپری کرد و پس از آن در رشته مهندسی عمران دانشگاه علم و صنعت تهران پذیرفته شد.

صادق در سن نوجوانی و دراوایل جنگ تحمیلی در پی حوادث ناشی ازآتش سوزی در پالایشگاه آبادان پدر خود را از دست داد و برادر بزرگش نیز درجریان جنگ تحمیلی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

صادق کوچکترین عضو خانواده بود، با مرگ پدر، و شهادت برادر بزرگتر، بار سنگین‌تری بردوش او نهاده‌شد بااین وجوداو هرگز از فعالیت خود در پایگاههای بسیج کم نکرد، بلکه تلاشهای خود را فزونی داد.

پانزده سال بیشتر نداشت که به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام‌شد و عرصه‌ای تازه را برای فعالیت و دفاع از میهن اسلامی برگزید.

صادق برغم مسوولیت‌ها و فعالیت‌های مختلف به‌تحصیلات خودادامه داد و وارد دانشگاه علم و صنعت تهران شد و علاوه برفراگیری دانش به‌عنوان یک فعال بسیج دانشجویی مطرح بود.

او در خصوص روزهای شهادت بردارش می‌گوید: برادرم در سال ‪ ۱۳۶۴‬در عملیات والفجر هشت به درجه شهادت نایل آمدو ابتدا جزو مفقودالاثرها بود ، هر چند همرزمانش دیده بودند که به شهادت رسیده ولی جنازه‌اش تا سال ‪ ۷۶‬پیدا نشد.

وی می‌گوید: بعد از جنگ شرایط جامعه طوری شد که همه دستخوش تغییر شدند و برخی از انگیزه‌های اول انقلاب به فراموشی سپرده شد.

قائمی معتقد است: اگر ما بتوانیم انگیزه‌های آن دوران را تعمیم‌دهیم و از ایثار بسیجیان استفاده کینم، کارها، بسیار بهتر به سامان می‌رسد.

او که اکنون مدیر کل نوسازی مدارس استان مرکزی است، می‌گوید : دولت نهم اعتبارت خاصی ( حدود چهار میلیارد دلار ) را برای مقاوم‌سازی مدارس تخصیص داده و فرصتی را در اختیار آموزش و پرورش قرار داده که شاید تا پنجاه سال دیگر هم‌این فرصت تکرار نشود واجرای این طرح مهم انگیزه‌ای بسیجی می‌خواهد.

وی به عنوان یک مدیر ماموریت اصلی خود را ارتقا وضعیت فضاهای آموزشی و جبران کمبود اینگونه فضاها می‌داند و می‌گوید: برنامه‌ریزی داخلی ، بازبینی در سیستم مالی و مناقصه‌گذاری ، تغییر در سیستم نظارت وطراحی فنی با هدف کنترل بهینه پروژه‌ها، ارتقای کیفیت و اخذ استاندارد ایزو ‪ ۹۰۰۱‬از برنامه های تدوین شده برای دستیابی به این هدف است.

او از سال ‪ ۷۳‬تاکنون، در پستهای مدیریتی‌شهرداری منطه ‪ ۱۴‬تهران، قرارگاه بازسازی سپاه ، استانداری مرکزی، معاونت شرکت شهرکهای صنعتی استان ، مجری طرح‌های عمرانی دانشگاه علوم‌پزشکی، معاون عمران مسکن سازمان امور جانبازان و بنیاد شهید و امورایثارگران انجام وظیفه کرده و اکنون به عنوان مدیر کل نوسازی مدارس استان مشغول خدمت است.

منبع: خبرگزاری ایرنا