توهین، آتش زدن عکس و پرتاب نارنجک صوتی علیه احمدی نژاد

 

باز هم توهین به بهانه آزادی! ماجرای به آتش کشیدن عکس احمدی نژاد و تشنج علیه او در دانشگاه امیر کبیر تهران را از زبان خبرگزاری فارس بخوانید.

رئیس جمهور امروز در جریان سخنرانی خود در دانشگاه امیرکبیر در واکنش به آتش زدن تصاویرش توسط برخی دانشجویان تندرو گفت: آمریکایی‌ها بدانند ما اگر هزار بار هم بسوزیم،یک سانتی‌متر از آرمانهایمان عقب‌نشینی نمی‌کنیم


                          آتش
در حالی که اکثریت دانشجویان در مخالفت با تعدادی از کسانی که قصد داشتند نظم جلسه را برهم بزنند، شعار می‌دادند «دانشجو می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد» احمدی‌نژاد گفت: شعار همه دانشجویان و افتخار آنها این است که دیکتاتوری را در هر لباسی می‌شناسد و سرکوب می‌کند و امروز هم بزرگترین دیکتاتوری آمریکا است که لباس حقوق بشر بر تن کرده است.

وی ادامه داد: دانشجویان آگاه ما در همه صحنه‌ها خواهند ایستاد.
در حالی که تعدادی از دانشجویان که عضو تشکل غیر قانونی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر بودند به شعارهای خود علیه رئیس جمهور ادامه می‌دادند، احمدی‌نژاد گفت:یکی از ویژگی‌های دانشجویان تحمل سخنان دیگران است و شما باید نشان دهید که دانشجو آگاه است،می‌میرد، اما از بیگانه ماموریت نمی‌پذیرد.

عده‌ای از دانشجویان تلاش داشتند تا با همهمه مانع از رسیدن سخنان رئیس‌جمهور به گوش سایرین شوند که رئیس‌جمهور گفت: شما به اندازه کافی حرف زدید و شعار دادید، اما حالا وقت آن رسیده که حرف برادر کوچک خود را که از دانشگاه برای برپایی عدالت قیام کرده، بشنوید.

احمدی‌نژاد ادامه داد:ما دیکتاتوری را چشیده‌ایم و برای از بین رفتن آن انقلاب کرده‌ایم و بدانید تا هزار سال دیگر هم هیچکس حتی به نام آزادی نمی‌تواند در این کشور دیکتاتوری برپا کند، چرا که تن ملت ما زخمی از گروهک‌های وابسته به آمریکا و شوروی است.

رئیس‌جمهور با بیان این که دانشجویان پیشتاز حرکت انقلابی ملت ما هستند، اظهار داشت: برخی دوستان به نمایندگی از شما حرفهایشان را زدند و قطعاً اگر فرصت بود تک تک شما حرفهای شنیدنی زیادی داشتید.
وی ادامه داد: اگر احزاب و گروه‌ها،دانشگاه را به حال خود رها کنند دانشگاه هیچ مشکلی نخواهد داشت، چرا که روحیه انتقادی دانشجو رمز تکامل جویی ملت ایران است.

احمدی‌نژاد در پاسخ به سؤال دیگری درباره بازنشستگی اساتید دانشگاه اظهار داشت: نظر من این است که استادی دانشگاه هیچ گاه بازنشستگی ندارد.
در این قسمت از سخنان رئیس‌جمهور عده‌ای از دختران دانشجو که به همراه برخی پسران علیه رئیس‌جمهور شعار می‌دادند، دوربین صدا و سیما را به زمین پرتاب کرده و شکستند.

احمدی‌نژاد همچنین مخالفت خود را با دانشجوی پولی اعلام کرد و اظهار داشت: احمدی‌نژاد با دانشجو شدن فقط به خاطر پول، مخالف است و وزارت علوم مامور شده روش غلط گذشته را اصلاح کند.
وی در پاسخ به انتقاد یکی از دانشجویان مبنی بر این که این دولت با روی کار آمدن خود خدمات دولت‌های گذشته را زیر سؤال برده، اظهار داشت: افتخار دولت این است که تاکنون خدمات هیچ کدام از دولت‌های گذشته را زیر سؤال نبرده اما شما نباید انتظار داشته باشید که دولت عدالت را دنبال نکند یا در مقابل فشار کوتاه بیاید.

در این قسمت از سخنان رئیس‌جمهور همهمه در سالن برای برهم ریختن برنامه سخنرانی به اوج خود رسید که احمدی‌نژاد در پاسخ به آن کسانی که شعار خفقان می‌دادند اظهار داشت:خفقان را می‌بینید عده‌ کمی اجازه نمی‌دهند، اکثریت از حقشان استفاده کنند. دولت بازترین شرایط سیاسی را ایجاد کرده که می‌بینید مطبوعات همه چیز می‌نویسند و بعد هم ادعا می‌کنند که خفقان وجود دارد.

وی در ادامه سخنانش با اشاره به سخنان حضرت امام که اگر دیدید دشمنان با چیزی مخالفت می‌کنند بدانید آن چیز حق شماست، گفت: آمریکا و انگلیس می‌خواهند حقوق همه ملت‌ها را ببلعند و به همین جهت با حیات مستقل ملت ایران و دستیابی ملت ما به انرژی هسته‌ای مخالفند، چرا که می‌دانند دستیابی ملت ما به این انرژی مساوی با تبدیل شدن ایران به ابرقدرت بی‌منازع در جهان است.

رئیس ‌جمهور خطاب به دو یا سه کشور غربی که علیه حق مسلم‌ ایران تلاش می‌کنند گفت: از این پس اقدام شما علیه ملت ایران را خصمانه تلقی می‌کنیم و متناسب با اقدام شما اقدام خواهیم کرد.

رئیس‌جمهور پایداری در انرژی هسته‌ای را موجب پیشرفت در اقتصاد ایران دانست و اظهار داشت: برخی گروه‌ها به خاطر رفاه طلبی در مقابل این حق ملت ما می‌ایستند و حرفهای آمریکا را تکرار می‌کنند، اما باید مطمئن باشند که پول و وقت صرف شده برای انرژی هسته‌ای حتی یک ریال هم اضافه نبوده و ایران با کمترین هزینه این قله پرافتخار را فتح می‌کند.

در حالی که همهمه دانشجویان همچنان ادامه داشت و اکثریت دانشجویان با سردادن شعار «منافق حیا کن دانشگاه را رها کن» سعی داشتند گروهی که قصد به هم زدن سخنرانی را داشتند آرام کنند رئیس‌جمهور به یکی از خاطرات خود اشاره کرد و گفت: در اوایل انقلاب یکی از دوستان ما به گروهک منافقین ملحق شد، به او گفتیم آن آقایی که سر کرده آن گروهک است نوکر آمریکا و بیگانه پرست است، اما قبول نکرد ولی باز هم به او گفتم که در هر حال بعدها هم بنشینیم و با هم صحبت کنیم اما به من گفت که به ما گفته‌اند نباید با اینها حرف بزنید.
رئیس‌ جمهور ادامه داد: دانشجو همه حرفها را می‌شنود،مبادا کسی پیدا شود که در گوشش پنبه بگذارد و نخواهد حرفها را بشنود.

وی با اشاره به اوایل روی کار آمدن دولت نهم گفت:می‌گفتند این دولت تنها است و چپ و راست قبولش ندارد و می‌گفتند با فشار سیاسی، درمدت 6 ماه تا دی ماه سال 84 این دولت را ساقط می‌کنیم و برای این کار طراحی کرده بودند و به بیرون پیغام فرستاده بودند.

احمدی‌نژاد تصریح کرد: در آن زمان بیش از 60 نفر از شخصیت‌های سیاسی از ما وقت گرفتند و به ملاقاتمان آمدند و می‌گفتند آمریکا قرار است در فلان روز به فلان نقطه‌ها از ایران حمله کند، من بررسی کردم و دیدم منشا همه این خبرها یک کانون واحد است و به آنها گفتم اگر با آمریکایی‌ها ارتباط دارید به آنها بگویید که ملت ایران بیدار است و فریب شما را نخواهد خورد.

احمدی‌نژاد به نامه خود خطاب به رئیس‌جمهور آمریکا اشاره کرد و اظهار داشت: من این ‌نامه را با وضو نوشتم و می‌گفتم خدایا برای پرچمدار نظام سلطه هدایت قرار بده و دلش را به سمت عدالت نرم کن و بعد هم بحث مناظره مطرح کردیم اما نپذیرفتند،گفتیم با مشاورانتان بیایید و باز هم قبول نکردند و در نهایت در سفری که به آن کشور داشتیم، در جلسه با شورای روابط خارجی 28 نفر از آنان در برابر یک نفر قرار گرفتند.

در این قسمت از سخنان رئیس‌جمهور تعدادی که از ابتدا قصد برهم زدن جلسه را با سردادن شعارهای تشنج آفرین داشتند، شروع به آتش زدن تصاویر احمدی‌نژاد کردند که احمدی‌نژاد اظهار داشت: پیشگامان ما در راه دفاع از آزادی حقیقی و عدالت مانند شهید رجایی جان و تنشان را سوزاندند و افتخار امثال بنده رسیدن به آن جایگاه و سوختن در راه تعالی این ملت است.آمریکایی‌ها بدانند ما اگر هزار بار هم بسوزیم، یک سانتی‌متر از آرمانهایمان عقب‌نشینی نمی‌کنیم
.

دانشجویی پیش از سخنان رئیس‌جمهور از احمدی‌نژاد خواسته بود که مهرورزی را تعریف کند که رئیس‌جمهور در این بخش از سخنانش گفت: مهروزی یعنی این که همه روزنامه‌ها، افراد و سیاسیونی که به احمدی‌نژاد بد و بیراه می‌گویند، احمدی‌نژاد همه آنها را از ته دل دوست دارد و خدا شاهد است حاضر نیستم در رسیدن به قله تعالی به کسی آسیبی وارد شود،اما می‌دانم که علت اصلی مخالفت آنان این است که احمدی‌نژاد از دانشگاه برخاسته تا عدالت را پیگیری کند.

وی در تشریح لزوم اجرای عدالت در کشور اظهار داشت:عده‌ای عادت کرده‌اند که با یک تلفن، هزار میلیارد تومان وام ارزان از کیسه ملت بگیرند که وقتی دولت جلوی آنها می‌ایستد می‌گویند دولت ضد بخش خصوصی است. اما در حقیقت ما ضد بخش اختصاصی هستیم که عده‌ای همه چیز را متعلق به خودشان یا عده‌ای خاص بدانند.

احمدی‌نژاد ادامه داد: عده‌ای در خوش آب و هواترین مکان‌ها، زمین‌ها را هکتار هکتار گرفته‌اند و برای تفریح خودشان در آن ویلا ساخته‌اند در حالی که یک جوان در همان شهر با روزها و ماه‌ها دوندگی قادر نیست زمین کوچکی برای اشتغال خود به دست آورد، به همین علت احمدی‌نژاد با این اقدامات مخالف است و با فریادهای آنها از صحنه خارج نخواهد شد.

رئیس‌جمهور درباره اعلام اسامی همین مفسدین گفت: وقتی اسامی آنها اعلام می‌شود انواع گروه‌های سیاسی که به احتمال زیاد با اینها ارتباط دارند صدها مقاله علیه دولت منتشر می‌کنند،کسانی که عادت کرده‌ بودند هزاران هکتار زمین این ملت مظلوم را در اختیار بگیرند و برای خودشان امپراتوری راه بیندازند همانها هم می‌توانند وارد بازار مرغ، تخم‌مرغ و مسکن شوند و در راه خدمت دولت به مردم مشکل ایجاد کنند.

در این بخش از سخنان رئیس‌جمهور یک نارنجک صوتی در سالن با صدایی مهیب منفجر شد که رئیس‌جمهور گفت: «توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد» و دانشجویان نیز همین شعار را بارها تکرار کردند.
احمدی‌نژاد ادامه داد: دانشجویان ما راه خود را یافته‌اند و با تلاش عده‌ای دانشجو نما از صحنه خارج نمی‌شوند.

وی در ادامه سخنانش درباره عدالت گفت: ما هر جا که دست می‌گذاریم صدای آن عده معدود در می‌آید و فریاد اقتصاد سر می‌دهند، در حالی که همه شاخص‌های اقتصادی کشورمان، هم اکنون رو به جلو است.
رئیس‌جمهور در این بخش از سخنان خود به تشریح بهبود و رشد وضعیت اقتصادی کشور پس از روی کارآمدن دولت نهم اشاره کرد که آمار و ارقام اعلام شده از سوی رئیس‌جمهور در مورد وضعیت صادرات و واردات، مسکن، لایحه متمم بودجه سال 85 و سایر مسائل اقتصادی به دلیل همهمه فراوان برای خبرنگاران دقیقاً واضح نبود و به همین دلیل از ذکر جزئیات این آمار و ارقام در این خبر خودداری می‌کنیم، تا خبر دقیق آن به دست ما برسد.

احمدی‌نژاد بنای دولت را بر کار علمی و سرمایه‌گذاری درست دانست و گفت:از سال 82 یک باند اقتصادی برای چپاول ثروت ملت ارزش سهام را در بورس دستکاری کردند،تا صدها میلیارد تومان به جیب بزنند همانها وقتی این دولت روی کار آمد می‌گفتند دولت مخالف بورس است و احمدی‌نژاد بورس را حرام می‌داند و به همین دلیل بورس شکست خواهد خورد،اما اکنون می‌بینید که چندین ماه است که با حاکم شدن آرامش در بورس این بخش اقتصادی از کشورمان شفاف است و زد و بند در آن کاهش یافته است.

وی مبادله در بورس کشورمان را روزانه بیست میلیارد تومان عنوان کرد و خاطرنشان ساخت:بورس ما امروز فعالترین بورس منطقه است و با یک بورس واقعی قطعاً با جلوگیری از واگذاری‌های رابطه‌ای حقوق ملت ایران را به بیت المال برخواهیم گرداند.

در این هنگام عده‌ای با سردادن شعارهایی احمدی‌نژاد را دیکتاتور می‌نامیدند که رئیس‌جمهور گفت: زمانی که من بحث هولوکاست را مطرح کردم عناوین خلاف زیادی به من دادند که حتی در یک نشریه غربی 16عنوان از جمله تروریست، دیکتاتور و تیر خلاص‌زن به من داده بود اما همگان می‌دانند که دیکتاتور بزرگ آمریکاست و احمدی‌نژاد یک دانشجو است که تا آخر نیز دانشجو باقی خواهد ماند.

وی وزیر علوم و مسئولان دانشگاهی را موظف به تلاش برای ایجاد محیط نشاط و مهرورزی در دانشگاه‌ها دانست و با تاکید بر آزادگی، صداقت، استقلال و ایستادگی گفت: محیط دانشگاه باید پر از صمیمیت و دلسوزی باشد و احمدی‌نژاد از کسانی که به او اهانت می‌کنند کوچکترین ناراحتی و کینه‌ای نخواهد داشت.

وی در پایان به این مسئله که در زمان کنکور در دانشگاه امیرکبیر نیز قبول شده بود، اما به دلایل شخصی به دانشگاه علم و صنعت رفت اشاره کرد و اظهارداشت: من خود را یکی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر می‌دانم و افتخار می‌کنم.

عکس های بیشتر:(برای دیدن با اندازه بزرگتر روی عکس ها کلیک کنید)

(اگر به همراه کلیک کردن دکمه  shift را هم نگه دارید عکس ها در صفحه جداگانه ای باز خواهد شد)

 

 احمدی نژاد دانشجویان مخالف دانشجویان موافق          

 شکستن دوربین صدا و سیما دوربین به آتش کشیدن عکس احمدی نژاد حامیان رئیس جمهور

دکتر محمد حسین طباطبائی - ۱۱ سال بعد...

 

چند روز پیش کیهان گزارش جالبی چاپ کرده بود. خودتان بخوانید:
دکتر طباطبائی

شاید باید زودتر از اینها سراغ او می‌رفتیم. کسی که تمامی مردم ایران از خردسالی او خاطره‌هایی به یاد می‌آورند. کسی که وقتی نامش برده می‌شد همه برای طول عمرش دعا می‌کردند و برای موفقیت روز افزون او نذر و نیاز. دو ساله که بود مادرش را که استاد کلاس‌های آموزش قرآن بود همراهی می‌کرد و وقتی عموی او با اصرار فراوان از او تست گرفت فهمید باچه دریای استعدادی مواجه است. به همین راحتی در 5/2 سالگی استعدادش کشف شد. الان که حدود 14 سال از آن زمان می‌گذرد روبروی نوجوانی قرار گرفته ام که در لابه لای صفحات تاریخ گم نشد. قرار بود اول در جامعه القرآن همدیگر را ببینیم اما نشد و رفتیم به منزل دکتر! روی زمین نشستیم و با هم حرف زدیم. خبری از لوح‌ها و هدایایی که از کشورها و نهادهای مختلف گرفته بود نبود، تنها یک قاب روی دیوار نشسته بود. از من استقبال می‌کند با همان لبخند دوران کودکی، وقتی از گذشته اش می‌پرسی آنقدر به نیکی از آن یاد می‌کند که گویی خودش هم زمان را درک نکرده است ؛ مثل ما و خیلی از مردم دیگر که وقتی او را می‌بینند به یادش نمی آورند. پایه 8 حوزه علمیه را می‌خواند و به گفته خودش هنوز خیلی از مسیر مانده که طی نکرده است. برای کسی که متولد 27 بهمن سال 69 است مطمئنا بخش عظیمی از راه طی نشده اما آنچه که او تا امروز پشت سر گذاشته هم کم نبوده... این گفتگو تقدیم به همه دانشجویان راه علم و معرفت.

¤ از کسی که بیش از ده سال از او خبر ندارید چه سؤالی می‌پرسید؟ دکتر کجا بودید؟
- به همه نسل سومی‌ها و خوانندگان کیهان سلام عرض می‌کنم. جای خاصی نبودم. همین جا در شهر قم مشغول درس و بحث.

¤ الان اگر کسی شما را در کوچه و خیابان ببیند، می‌شناسد؟
- نه، نمی شناسند! چون بیشتر هنوز قیافه پنج یا شش سالگی من را در ذهن دارند و به نظرم اینطور بهتر است. در روایت آمده «در گمنامی راحتی است».

¤ حالا چه چیزهایی می‌خوانید؟
- از نظر مطالعه محدودیت خاصی ندارم اما گرایش من بیشتر به مطالعه کتب اخلاقی و دینی است.

¤ از برنامه‌های آموزشی تلویزیونی تان هم خبری نیست...
- خب بعد از مدتی که برنامه ریزی تحصیل من جدی تر شد زمان و فرصت کمتری دست می‌داد تا بتوانم در این گونه کارها شرکت کنم و کم کم از برنامه‌های کاری من به طور خودکار حذف شد.

¤ در این مدت خودتان هم تدریس می‌کردید؟
- بله بعضا تدریس هم داشته ام.

¤ این روش‌های جدیدی که برای حفظ به وجود آمده در زمان خود شما هم بود، فکر می‌کنید در جامعه جواب می‌دهد؟
- اصول حفظ از قدیم تا به حال تغییر نکرده یا با قرائت و تکرار یا از طریق استماع و یا از طریق نوشتن اما روش‌های تدریس و کلاسداری و شیوه‌های آموزشی تغییر کرده. این روش‌های جدید بحمدلله بسیار کارآمدند و من با تمام احترامی که برای روش‌های سنتی قائلم اما از روش‌های جدید آموزشی استقبال می‌کنم.

دکتر طباطبائی¤ به فرزند خودتان چنین روشی پیشنهاد می‌کنید؟
- اگر شیوه‌ها و روش‌های بهتری در آن زمان ابداع شده باشد، حتما با آن شیوه‌ها با فرزندم کار می‌کنم.

¤ بعضی معتقدند به کودکی شما کمی ظلم شده(!) چون آن زمان که باید برای شیطنت و بازیگوشی می‌گذاشتید بیشتر برای تحصیل و فراگرفتن قرآن صرف کردید. آغاز تحصیل از 5/2 سالگی خیلی توان می‌خواهد!
خیلی از مردم اینطوری فکر می‌کنند ولی اصلاً اینچنین نیست من در همان سن و سال شیطنت و تفریح خودم را داشتم، یادم می‌آید در یکی از برنامه‌هایی که عده زیادی از خانم‌ها هم حضور داشتند در حال اجرای برنامه بودم و در همان حالی که به سؤالات مطرح شده پاسخ می‌دادم با ماشین اسباب بازی که در دست داشتم بازی می‌کردم ـ به قول بچه‌ها قام قام بازی ـ این اتفاق برای خیلی از آنها جالب بود در واقع باورشان نمی شد که من دارم پاسخ سؤالاتشان را می‌دهم و همزمان ماشین بازی ام را هم می‌کنم.

¤ این فاصله‌ای که از نظر ارتباط بین شما و مردم اتفاق افتاد خود خواسته بود یا اینکه عامل دیگری داشت؟
نمی دانم از کدام فاصله می‌گویید! زیرا من همیشه در میان مردم و با مردم بوده ام و حضور مستمر من در استانها و شهرهای مختلف و در جمع‌های مردمی گواه این گفته است.

¤ نگاه مردم و مسئولین به شما چگونه بود؟ الان چگونه است؟ هنوز دیدارها وجود دارد؟
نگاه مردم و مسئولین همیشه نگاهی توأم با لطف و احترام بوده چون مردم ما قرآن کریم و ذریه پیامبر (ص) را گرامی می‌دارند و احترام به حافظ قرآن را احترام و بزرگداشت خداوند متعال می‌دانند.

¤ قرآن از نظر شما چه تعریفی دارد به عنوان یک نوجوان؟
فکر می‌کنم نگاه یک جوان به قرآن باید مانند نگاه او به عطر باشد، چطور وقتی از خانه خارج می‌شود خود را معطر می‌کند، همانطور برای معطر کردن روح خود باید با قرآن مأنوس باشد. باید قرآن در سینه اش باشد تا کم کم در گفتار و رفتارش تأثیر بگذارد. امام صادق(ع) مؤمنی را که اهل قرآن نیست به رطبی تشبیه کرده اند که گرچه شیرین است اما بویی ندارد، اما شیعه‌ای که با قرآن است را تشبیه به ترنج کرده اند که هم مزه خوبی دارد و هم بوی خوبی.

¤ و فکر می‌کنید برای این زاویه دید کاری انجام شده؟
به نظر من در رابطه با قرآن کارهای ریشه‌ای صورت نگرفته، فقط اکتفا کرده ایم به بعضی از کارهای کلیشه‌ای در صدا و سیما و نمایشگاه‌های قرآنی در ماه مبارک رمضان، اگر چه تمام اینها در جای خود خوب است اما اصلاً کافی نیست و تا زمانی که مسئله قرآن سرلوحه برنامه‌های اصلی مسئولین و مردم قرار نگیرد قرآن کریم در دل جوانان مان رسوخ نخواهد کرد.

¤ یک سریالی در ماه مبارک رمضان از تلویزیون با محوریت قرآن کریم پخش شد (صاحبدلان) نظر شما در مورد فعالیت‌های هنری از این دست که نگاه ارزشی به قرآن دارند چیست؟
ما وظیفه داریم از تمام ابزار ممکن برای معرفی قرآن و آوردن آن به صحنه زندگی مردم استفاده کنیم، یکی از ابزار مؤثر و پرمخاطب، پنجره سینما و تلویزیون است که سینمای مذهبی و دینی ما به عقیده من گامهای موفقی برداشته، اما نباید اینطور باشد که فقط در ماه رمضان شاهد چنین نگاهی و حرکتی باشیم، یکی از علائم آخرالزمان این است که «لایعبدون الله الا فی شهر رمضان» یعنی مردم آخرالزمان تنها در ماه مبارک رمضان خدا را عبارت می‌کنند!

¤ رادیو قرآن و شبکه قرآن به عنوان رسانه‌ای دیداری و شنیداری کلام خدا ، تا چه حد توانسته اند این دغدغه شما را مرتفع کنند؟
به نظرم یکی از برکات نظام اسلامی ما همین رادیو معارف و صدا و سیمای قرآن است البته نباید طوری شود که شبکه‌های دیگر رادیویی و تلویزیونی از قرآن کریم بی نصیب بمانند مخصوصاً شبکه سه که شبکه جوان است.

¤ «اینترنت» به عنوان رسانه‌ای جهانی چقدر می‌تواند کمک حال ما باشد؟
اینترنت به دلیل دارا بودن زبان مشترک در تمامی دنیا یکی از پل‌های ارتباطی مناسب برای ترویج معارف دینی است. ما هم باید از این ابزار قدرتمند کمال استفاده را ببریم که البته این دیگر به خلاقیت و توانمندی ما برمی گردد تا چگونه از آن بهره بگیریم.

¤ به چه کسانی از نظرعلمی مدیون هستید؟
پدرم که به عنوان اولین استاد و راهنمای من بودند. حجت الاسلام غرویان به عنوان استاد منطق که درس لمعه را نیز نزد ایشان آموختم. حجت الاسلام سیداحمد خاتمی، و استاد پناهیان که علم خطابه را از ایشان فرا گرفتم.

¤ با سؤالات یک کلمه‌ای نسل سومی موافقی؟
بله!
¤ دلتنگی؟
کسی که با قرآن باشد، هیچگاه دلتنگ نمی شود.
¤ نفس؟
باید مراقبش بود بویژه خانواده اماره اش.
¤ مرگ؟
برای انسانهای خوب پلی است که با عبور از آن به بهشت می‌رسند.
¤ گناه؟
آتشی که نزدیکی به آن هم بدجوری می‌سوزاند.
¤ روشنفکری دینی؟
بیداری.
دکتر طباطبائی
¤ RAM 512
(با تعجب نگاه می‌کند) یک قسمت سخت افزاری از کامپیوتر.
¤ باورم نمی شد بدانید.
جدی!؟
¤ اینترنت؟
بهترین وسیله برای نشر اسلام.
¤ حوزه یا دانشگاه؟
هر دوانه
¤ منتظر؟
اهل کار و فعالیت.
¤ شهید؟
شمع.
¤ جشن پتو؟
خاطره زیبای جوانی.
¤ عشق؟
قلب مؤمن.
¤ آمریکا؟
کلکسیون بدیها.
¤انرژی هسته‌ای؟
حق مسلم تمام ملت‌ها.
¤ سیاست؟
عین دیانت.
¤ انتخابات مجلس خبرگان؟
سرنوشت ساز.
¤ رهبری؟
نائب الامام.
¤ هم مباحثه ای؟
دوست صمیمی.
¤ ان قلت؟
نصف علم.
¤ ورزش؟
لازم برای همه.
¤ فوتبال بازی می‌کنی یا تماشا می‌کنی؟
هر دو! هم بازی می‌کنم هم تماشا می‌کنم.

دکتر طباطبائی¤ پدر؟
اولین معلم و بهترین دوستم.
¤ خاطره شیرین قرآنی؟
در برنامه پرسش و پاسخ قرآنی که در عربستان و در جمع صدها وهابی داشتم، همه آنها را شکست دادم.
¤ خاطره غیرقرآنی؟
در هشت سالگی روزی با گروهی از بچه‌ها به اردو رفته بودیم، صبح زود بعد از نماز در حالی که همه خواب بودند من با زغال صورت همه شان را سیاه کردم و آن پنجاه نفر هیچ وقت نفهمیدند که چه کسی آنها را سیاه کرده بود!!!
¤ خدا را شناختی؟
هنوز خودم را هم نشناخته ام!
¤ میزان و معیار زندگی؟
پیامبر اعظم(ص)
¤ موسیقی؟
گوش می‌کنم. (با خنده) اما از نوع قرآنی آن.
¤ آخرین کتابی که خواندی؟
اخلاق در قرآن از آیت الله مکارم شیرازی.
¤ شعر؟
می خوانم. اما نه به اندازه‌ای که خیلی‌ها می‌خوانند.

¤ گلستان سعدی؟
سومین کتابی که آن را خواندم و حفظ کردم.
¤ دیوان حافظ؟
از دولت قرآن پدید آمده.
¤ روزنامه؟
سر می‌زنم اما خواننده حرفه‌ای و افراطی روزنامه نیستم.
¤ دکتر محمدحسین طباطبایی؟
مسکین ابن مسکین، اقل لخلیفه بل لا شی فی الحقیقه...
¤ بینش 10 سال پیش محمدحسین طباطبایی با الان چه تفاوت‌هایی دارد؟
هر چه می‌خوانم وجلوتر می‌روم خود را فقیرتر ونیازمندتر می‌یابم.
¤ «لایکلف الله نفساً الا وسعها»؟
به نظر من برای رسیدن به هدف و پیشرفت، باید وظیفه خودمان را بیش از توانی که داریم بدانیم.
¤ ممنون از این که به بچه‌های نسل سوم فرصت گفت و گو دادید؟
من هم از این که به من فرصت صحبت کردن دادید تشکر می‌کنم.