آیتالله مکارم شیرازی در دیدار مدیران خبرگزاری فارس تاکید کرد: هیچ تقابلی بین حوزه علمیه و مراجع با دولت نیست و این کذب و ساخته دشمنان است.
آیت الله مکارم شیرازی عصر پنجشنبه در دیدار مدیران خبرگزاری فارس که در بیت ایشان صورت گرفت، در واکنش به برخی فضاسازیها در جامعه مبنی بر این که حوزه علمیه قم در تقابل با دولت قرار دارد، تاکید کرد: با صراحت میگویم هیچ تقابلی بین حوزه علمیه و مراجع با دولت نیست و این کذب و ساخته دشمنان است.
ایشان ادامه داد: البته انکار نمیکنم گلههایی در بین هست اما تقابل نیست؛ مخصوصاً در شرایط کنونی که انسجام بیش از هر زمان دیگر لازم است و دولت، ملت، مراجع و روحانیت و قوای سه گانه باید با همدیگر انسجام داشته باشند.
استاد برجسته حوزه علمیه قم افزود: دلیلی ندارد در شرایط کنونی بین مراجع و دولت تقابلی وجود داشته باشد؛ البته گلههایی است که تصور میکنم با تدبیر قابل رفع است.
وی با ابراز تأسف از این که رسانههای غربی در انعکاس اخبار صداقت ندارند، گفت: رسانههای غربی همواره اخبار را سانسور و علیه نظام اسلامی شیطنت میکنند و این مغایر اصل صداقت است.
مکارم شیرازی تصریح کرد: برخی مواقع اخباری در کشور که جنبه محرمانه هم ندارد، منتشر نمیشود، ولی خارجیها منتشر میکنند؛ این نشان میدهد که آنها بر اخبار مختلف احاطه دارند و به آن جامعیت بخشیدهاند که لازم است رسانههای ایران نیز در این راستا فعالتر عمل کنند.
مکارم شیرازی، محبت و دوستی ملتهای مسلمان به نظام جمهوری اسلامی ایران را مورد اشاره قرار داد و در عین حال افزود: متأسفانه بعضاً خیلی از دولتهای مسلمان تحت تأثیر صهونیستها و آمریکاییها علیه نظام اسلامی و مسئولان جبهه مخالف و متضاد گرفتهاند؛ اگرچه ملتها دل در گرو انقلاب اسلامی دارند.
وی افزود: اگر بتوانیم اخبار را سریع و صادقانه به ملتهای مسلمان منتقل کنیم، چه بسا موثرتر خواهد بود.
مکارم شیرازی به موج تبلیغات سوء دشمنان علیه شیعیان اشاره کرد و افزود: مشخص است که در پشت صحنه این طرحها، آمریکاییها و صهیونیستها قرار دارند و همواره میخواهند با ایجاد شکاف در صف متحد مسلمان، یکپارچگی آنان را خدشه دار کنند.
وی متذکر شد: امروز باید شناسایی و اصلاح اخبار تحریف شده از سوی غربیها، جزو وظایف خطیر رسانههای داخلی باشد که بتوانند نسبتهای دروغین به شیعه را که برنامه صهیونیستها و آمریکاییهاست، کشف و خنثی کنند.
آرام و قرار نداشت... تردید عجیبی در دلش افتاده بود... با این تردید آشنا بود. از مدتها پیش... از آن روز که خبر آمدن او را شنیده بود... در کلام او صداقت دیده بود و در رفتارش... آیا او راست می گوید که فرستاده خداست؟... بارها این سؤال در ذهنش شکل گرفته و در دلش غوغایی برپا کرده بود... اگر حق با او باشد؟... از هنگامی که خبر را شنیده بود این تردید به جانش افتاده و آرام و قرار از او ربوده بود... آن شب اما، این تردید لحظه ای از دلش بیرون نمی رفت... امشب باید کار را یکسره کنم و دل را یکدله... روی بام خانه رفت، به پشت دراز کشید و چشم به آسمان دوخت... سعی کرد بخوابد... همان کاری که پیش از این و به هنگام هجوم این تردید می کرد... اما خواب از چشمانش می گریخت... از خانه بیرون زد... به فکر فرو رفت... آیا راست می گوید؟... هیچکس تاکنون نسبت دروغ به او نداده است... سال ها قبل، آن وقت ها که هیچ خبری از او نبود، عالمان یهود از ظهور پیامبری سخن می گفتند که تمام نشانه هایش با او انطباق دارد... اما بعد از ظهورش، برخی از همان عالمان یهودی پیامبری او را انکار کردند... با خود گفت؛ ولی برخی دیگر هم به او گرویده اند... یارانش همه از پاکترین و بهترین مردمانند... دروغ نمی گویند، امانت دارند... در راه خدای او شکنجه می شوند، جان می دهند و... در کلامی که می گوید از جانب خدا به او وحی می شود، دعوت به پاکی و نور است... |