چند روز پيش يكي از دوستان برايم اينگونه كامنت گذاشته بود:

"سلام برادر وحيد

اميد وارم اين حقيقت را درك كرده باشيد كه احمدي نژاد 4 سال رئيس جمهور است براي آينده خود و دوستان فكري كنيد ...

(بچه منفي)"

 

 

شنيدن و ديدن اين جمله براي من و دوستانم تازه و عجيب نيست. ديگر شنيدن اين نوع جملات برايمان عادي شده است. البته افراد در قبال شنيدن اين جمله، واكنشهاي متفاوتي دارند. برخي آن را جدي تلقي مي كنند و خود را از حوزه هر گونه ارتباط كم يا زياد با احمدي نژاد و تفكراتش مبرا جلوه مي دهند و سفره خود را جدا مي كنند. برخي ديگر با هدف قرار دادن ماندن در اوج، براي آينده اي تداركات ويژه و محافظه كاري اي به خرج مي دهند. برخي ديگر نيز هستند كه راه و روش خود را كاملا اصولگرايانه مي بينند و در راه رسيدن به هدفي كه انتخاب كرده اند، ثابت قدم و استوار مي مانند.

 

من در حال سخن گفتن با احمدی نژاد

 

در اين صورت، مانند بسياري از دوستانم، چنين مي پسندم كه مرا از زمره دسته سوم به حساب آورند. براي چنين انتخابي به اندازه كافي استدلال و توجيه شرعي دارم كه براي خودم نگه داشته بودم. اما اكنون براي انجام كوچكترين حقوقي متقابلی كه مظلومترين رييس جمهور ايران بر عهده من دارد، نكاتي را اشاره خواهم كرد:

 

1- اظهار جملاتي مانند آنچه در صدر آمده است را گفتگو و اظهار نظر در پارادايم دنياگرايي مي دانم كه برخي دانسته يا نادانسته آن را تكرار مي كنند. كساني كه نادانسته آن جمله را تكرار مي كنند، تحت تاثير و غلبه تبليغات و القائات ماديگرايي اند و كساني كه دانسته ان را تكرار مي كنند به مقوله اي جز توحيد و عدالت معتقدند و در حقيقيت وامدار دنيا هستند.

 

2- احمدي نژاد، عليرغم آنكه به دروغ به عوامفریبی و گريز از كارشناس محوري و تدبير متهم است، در حقيقت متعهدترين، مدبرترين، علمگراترين، تلاشگر ترين و اجرايي ترين رييس جمهور ايران است. موج مخالفتهايي كه عليه وي به راه افتاده نيز دقيقا به دليلي همين ويژگيهاست.

 

حتما مي پرسيد، چگونه؟! احمدي نژاد متعهد به تكاليفي است كه بازمانده از سالها قبل و معطل شده از دورانهاي گذشته است. بگذاريد با يك مثال تاريخي به توضيح موضوع بپردازم:

 

بارها شده كه با خود فكر مي كنم، چگونه مردم عراق، حاكميت حضرت علي (ع) را برنتابيدند، در حاليكه همان مردم با وجود جنگهاي هر روزه دوران حضرت رسول (ص)، باز در عهد و پيمان خود باقي می ماندند؟ علي (ع) داماد پيامبر اعظم (ص) بود و سیاست حاکميت خود را بازگشت با قرآن و سيره نبوي بيان مي داشت، اما مردم تحمل آن سياستها را نداشتند.

 

علت را بايد در دوران سه خليفه قبلي جستجو نمود. آنها ذائقه مردم را تغییر و به جاهلیت برگدانده بودند. بديهي است كه مردم دوره حضرت علي (ع) هر چقدر عدالت را در لفظ دوست داشتند، در عمل نمی توانستند عدالت را تحمل کنند. وجود بزرگان ویژه خوار که به خاطر سابقه در اسلام و جنگهای صدر اسلام، موقعیتی ویژه داشتند، مانع آن می شد که مردم به رفتارهای عدالت محور علی (ع) تن دهند.

 

فضاي رسانه اي و ارتباطي ساخته شده ميان مردم، با تنش آفرینیهای تابستانی و زمستانی، نمي گذاشت مردم در موضع عمل با سياستهاي عدالت محورانه علي (ع) هماهنگ شود. همان مردمی که از رفتارهاي دوره عثمان به تنگ آمده بودند، بواسطه القائات بزرگان كه به زندگي در دوران عثمان عادت و رضايت داشتند، قدرت انتخاب خود را و اختیار خود را ضعیف شده می دیدند.

 

در بررسي دوره حاكميت دكتر احمدي نژاد نيز همان قياس اجتماعي ميان دوره عدالت علوي و رانتخواري درباري وجود دارد. امروز عدالت اصولگرايي و ويژه خواري ليبراليسم تقابل سرنوشت سازي را رقم مي زند كه بايد با مجاهدت، روشنگری، مقاومت، ايستادگي و توكل بر خداي متعال بر بي عدالتي و ليبراليسم غلبه نمود. نبايد بار ديگر اجازه داد، حادثه صلح ناخواسته امام حسن (ع) با معاويه تكرار شود. امروز عرصه سرنوشت سازي را پيشرو داريم كه نبايد با مصلحتگرايي و دنياگرايي آن را از دست داد. بي شك دوره كنوني مي تواند در پي عملكرد مجاهدانه ما، دروازه اي بزرگ به سوي ظهور باشد.

 

۳- احمدی نژاد را باید مکتبی ترین رییس جمهور ایران (البته بعد از حضرت آقا) برشمرد که بر اصول و آداب دین آشنا است و آن را اجرایی می کند، بگونه ای که برتری احمدی نژاد از رییس جمهور مکتبی، شهید رجایی (که خداوند بر درجاتش بیفزاید) واضح است.

 

علاوه بر این، با اطلاعی که از گذشته و اکنون انقلاب دارم، شخصیتی به این حد آرمانگرا، عملگرا، متعهد به پیاده شدن اصول انقلاب اسلامی و اسلام ناب محمدی (ص) و منطبق بر گفتمان امام خمینی (ره) سراغ ندارم. بعید هم می دانم با رویه هایی که در اکثر مدیران کوچک و بزرگ می بینم، کسی بتواند جایگزین مطابق اصل، برای وی باشد. البته نزدیکترینها وجود دارند که موقع معرفی آنها شش سال بعد خواهد بود. ضمن آنکه می پندارم فرصتی تاریخی و تکرار ناپذیر به ما رو کرده است و تا برترین هست، نباید سراغی از برترها گرفت.

 

۴- احمدی نژاد را ولایی ترین رییس جمهور می دانم. او به الگوی نظام سیاسی اسلام که اکنون در ولایت مطلقه فقیه متجلی گردیده، یقین قلبی و التزام عملی دارد. او تدابیر حکیمانه مقام ولایت را فصل الخطاب می داند و پیگیر اجرایی شدن آنها در عدالت اجتماعی، بیداری جهان اسلام، رشد و پیشرفت در عرصه های علمی، پیشگامی در جهان اسلام، برپایی جامعه نمونه اسلامی و مقدمه سازی برای تمدن بزرگ اسلامی است.